بازی جنگ در سطح راهبردی، شاخهای از مدیریت اقتصادی ملی با در نظر گرفتن اثرات هزینههای نظامی، مدیریت اقتصادی کشور در طول جنگ و مدیریت بودجههای نظامی در زمان صلح میباشد. در بازیهای جنگ در سطح راهبردی جنبههای مختلفی نظیر میزان بهینه تسلیحات یک کشور برای رقابت با کشورهای دیگر را در نظر میتوان گرفت. دانشمندان و فیلسوفان با ارائه نظریات مختلف که در دستهبندیهایی نظیر تئوریهای نئوکلاسیک، کینزی و مارکسیستی قرار میگیرد ابراز عقیده کردهاند. به همین منظور برای بررسی مباحث بازی جنگ در سطح راهبردی، میتوان از مفاهیم اصلی علم اقتصاد خرد و کلان، نظیر نظریه بازیها، نظریه رشد و اقتصاد سنجی برای ارائه تحلیل استفاده کرد. در این پژوهش، با ارائه کلیاتی از فرضیات نظریه بازی جنگ در سطح کلان و همچنین مباحث اصلی مربوط به این موضوع به ارائه توضیحاتی درمورد ساختار اصلی و نحوه شکلگیری نظریات این شاخه از علم اقتصاد پرداخته میشود. اصلیترین موضوع در ارائه نظریات بازی جنگ در سطح راهبردی در این مقاله، نحوه اثرگذاری بازی دیفرانسیلی بر نظریات بازی جنگ در سطح راهبردی میباشد. در نتیجه، میتوانیم وضعیتهای پایدار و یا ناپایدار را که ممکن است منتج به جنگ و تنشهای نگران کننده در سطح جهان شود را شناسایی کنیم. همچنین، اقدامات مناسب را در جهت کاهش احتمال رخداد این وقایع انجام داده و شرایطی را که به افزایش سطح صلح و آرامش در جهان میشود را فراهم کنیم.